1. راه من
اینک زیرنورافکن اوج شعرمن آخرین پرده
قصه، قصه مردی که غرورش را رها نکرده
هرچه، هرچه که بود مثل فانوس گرم و روشن بود
مثل هیچ کس نبود شبیه من بود، شبیه من بود
چون پرنده اگر لرزیدم زیر باران اگر ترسیدم
وحشتم را به تو بخشیدم سقوطم را به چشم دیدم
تا فهمیدم چه دل شکن بود
این راه من بود، این راه من بود
این راه من بود، این راه من بود
صد آه اگرکشیدم سایهیی را سر نبریدم
صد بار اگر بوسیدی من هزاران بار بوسیدم
زخم چین پیرهن هدیه دوست وقت رفتن بود
هرگزبرنگشتم
این راه من بود، این راه من بود
این راه من بود، این راه من بود
خواب خوب بیقفس بودن بیتو رفتن با تو برگشتن
خواب خنده لحظه به لحظه آخر خون ته شکنجه
این تمام خواب وطن بود
این کار من بود، این کار من بود
درهم بودم برهم بودم اماخود خودم بودم
درهم بودم برهم بودم اماخود خودم بودم
ساده بودم،شبنم بودم زخم گل را مرهم بودم
کارم ازنو سرزدن بود
این راه من بود، این راه من بود
این راه من بود، این راه من بود
صد آه اگرکشیدم سایهیی را سر نبریدم
صد بار اگر بوسیدی من هزاران بار بوسیدم
زخم چین پیرهن هدیه دوست وقت رفتن بود
هرگزبرنگشتم
این راه من بود، این راه من بود
این راه من بود، این راه من بود
2. کار من
منم که جنگلی بی زمین بود
به جرم کشف گـُل در اوین بودم
کنار همقفس تنهاترین بودم
تو ساکت بودی و من واژه چین بودم
ترانه مال مردم نت به نت پیدا ولی گم بود
تمام حسرت من بوی گندم بود
رؤیا خود بیداریه
زخم تو زخمی کاریه
کار تو بالا رفتنه
رها شدن کار منه
این کار من بود، این کار من بود
این راه من بود، این راه من بود
3. چکاوک
کجای این جنگل شب پنهون میشی خورشیدکم
پشت کدوم سد سکوت پر میکشی چکاوکم
چرا بمن شک میکنی منکه منم برای تو
لبریزم ازعشق تو و سرشارم ازهوای تو
لبریزم ازعشق تو و سرشارم ازهوای تو
دست کدوم غزل بدم نبض دل عاشقم رو
پشت کدوم بهانه باز پنهون کنم هق هقم رو
گریه نمیکنم نرو
آه نمیکشم، بشین
حرف نمیزنم بمون
بغض نمیکنم، ببین
سفرنکن خورشیدکم ترک نکن من رو نرو
نبودنت مرگ منه راهی این سفرنشو
نزارکه عشق من و تو اینجا به آخر برسه
بری تو و مرگ من از رفتن تو سر برسه
گریه نمیکنم نرو
آه نمیکشم، بشین
حرف نمیزنم بمون
بغض نمیکنم، ببین
نوازشم کن و ببین عشق میریزه از صدام
صدام کن و ببین که باز غنچه میدن ترانههام
اگرچه من به چشم تو کمم قدیمیم گُمم
آتشفشان عشقم و دریای پر تلاطمم
گریه نمیکنم نرو
آه نمیکشم، بشین
حرف نمیزنم بمون
بغض نمیکنم، ببین
4. روزنه
تو روزنه نوری درخانه ظلمت پوش
دیباچه آوازی بر متن شب خاموش
چیزی به من از باران چیزی به من از پرواز
چیزی به من از گریه چیزی به من از آواز
میبخشی و میخوابی در بستری ازاعجاز
میمانم و میرویم درسنگر یک آغوش
بر متن شب خاموش
شب، حوصله می سوزد وقتی که تو درخوابی
ظلمت همه دنیاست وقتی تو نمیتابی
تندیسه تنهایی در خوابی و زیبایی
مهتابی و بر پیکر دوری و همینجایی
در خانه ظلمت پوش
چیزی به من از باران چیزی به من از پرواز
چیزی به من از گریه چیزی به من از آواز
میبخشی و میخوابی در بستری ازاعجاز
میمانم و میرویم درسنگر یک آغوش
بر متن شب خاموش
تو روزنه نوری درخانه ظلمت پوش
دیباچه آوازی بر متن شب خاموش
در سنگر یک آغوش
5. موج
من آن موجم که آرامش ندارم به آسانی سر سازش ندارم
همیشه درگریز و در گذارم نمیمانم به یکجا بیقرارم
سفر یعنی من و گُستاخی من همیشه رفتن وهرگز نماندن
هزاران ساحل رو نادیده دیدن به پرسشهای بیپاسخ رسیدن
من از تبار دریا ازنسل چشمه سارم
رهاتراز رهایی حصار بیحصارم
ساحل حصارمن نیست پایان کار من نیست
نظرات شما عزیزان: